(پزشکی) دیپلمه (دارای گواهی نامه ی تخصصی در یکی از رشته های پزشکی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیپلماتی [جغرافیای سیاسی] مربوط به دیپلماسی
واژههای مصوب فرهنگستان
دیپلماتیک [جغرافیای سیاسی] مربوط به دیپلماسی
کیسۀ سیاسی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] بستهای که پیک سیاسی حمل میکند و حاوی مرسولۀ دیپلماتیک دولت فرستنده است و از هر گونه بازرسی و توقیف در کشور پذیرنده مصون است ...
پیک سیاسی
هیئت دیپلماتی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] گروه دیپلماتهایی که نمایندگی دائم دولت فرستنده را در نزد دولت پذیرنده بر عهده دارند ...
سیاست مابانه، از روى، مهارت و بصیرت
متخصص اداب سفارت، سانس، ادم زرنگ
هئیت نمایندگان سیاسی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.