dilettante
/ˌdɪlɪˈtænti/

معنی

دوستدار تفننی صنایع زیبا، ناشی، غیر حرفه
سایر معانی: (کسی که از روی هوس و بطور سطحی دنبال علم یا هنری می رود) متفنن، عشقی، سرسری، هنردوست هوسی، علم جوی هوسی، دمدمی، بطور سرسری، بوالهوسانه، pl ناشی

دیکشنری

دلتنگ
اسم
dilettanteدوستدار تفننی صنایع زیبا
صفت
emergent, awkward, amateurish, ill, dilettante, gaucheناشی
dilettanteغیر حرفه