معنی

بزرگی، برو، مقام، خطر، مرتبه، رتبه، وقار، شان، جاه، سربزرگی
سایر معانی: والایی، بزرگ منشی، جاهمندی، شایستگی، متانت، فرهمندی، اورنگ، احترام، مقام رفیع، فرهت، فرهی، نیک نامی، شهرت، خوش نامی، شکوهمندی، جلال، هیمنه، جبروت

دیکشنری

کرامت
اسم
dignity, poise, solemnity, elegance, gravity, serenityوقار
dignity, status, rank, grandeur, importanceشان
position, rank, station, status, office, dignityمقام
magnitude, enlargement, dignity, grandeur, amplitude, bignessبزرگی
dignity, eminence, pomp, eminencyجاه
rank, rating, grade, degree, dignity, stepرتبه
risk, danger, hazard, peril, jeopardy, dignityخطر
time, degree, position, dignity, stairمرتبه
dignity, greatnessسربزرگی
honor, dignity, honourبرو

ترجمه آنلاین

کرامت

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.