dialectical
معنی
لهجهای، منطقی، جدلی، مناظرهای، گویشی
سایر معانی: وابسته به فرنودآوری و احتجاج، فرنودین، برهانی، اندیش سنجانه
سایر معانی: وابسته به فرنودآوری و احتجاج، فرنودین، برهانی، اندیش سنجانه
دیکشنری
دیالکتیکی
صفت
dialectic, dialecticalمناظرهای
logical, rational, logistic, dialectical, dialectic, argumentativeمنطقی
polemical, dialectical, dialectic, polemic, controversial, argumentativeجدلی
dialectical, dialecticگویشی
accentual, dialectic, dialecticalلهجهای
ترجمه آنلاین
دیالکتیکی