devious
معنی
منحرف، گمراه، کج، غیر مستقیم، بی راهه
سایر معانی: نادرست، دغل، ناراست خوی، مزور، حیله گر، ترفندباز، کجراه، کژرو، پرپیچ و خم، دور و دراز، مزورانه، نادرستانه، ترفندآمیز
سایر معانی: نادرست، دغل، ناراست خوی، مزور، حیله گر، ترفندباز، کجراه، کژرو، پرپیچ و خم، دور و دراز، مزورانه، نادرستانه، ترفندآمیز
دیکشنری
غافلگیر کننده
صفت
indirect, devious, oblique, tortuous, sinuous, backstairsغیر مستقیم
devious, tracklessبی راهه
deviant, deviated, perverted, perverse, deviating, deviousمنحرف
astray, perverse, heterodox, devious, aberrant, amissگمراه
crooked, lopsided, wry, crank, devious, indirectکج
ترجمه آنلاین
فریبنده
مترادف
artful ، calculating ، crooked ، deceitful ، double dealing ، duplicitous ، errant ، erring ، evasive ، faking one out ، fishy ، foxy ، fraudulent ، guileful ، indirect ، insidious ، insincere ، not straightforward ، oblique ، obliquitous ، playing games ، playing politics ، put on ، roundabout ، scheming ، shady ، shifty ، shrewd ، sly ، sneaking ، sneaky ، surreptitious ، treacherous ، tricky ، underhanded ، wily