deviancy
معنی
انحراف، برگشتگی، رفتار منحرف، کج رفتاری
سایر معانی: انحراف، برگشتگی، رفتار منحرف، کج رفتاری
سایر معانی: انحراف، برگشتگی، رفتار منحرف، کج رفتاری
دیکشنری
بی نظمی
اسم
deviation, deflection, departure, aberration, perversion, deviancyانحراف
deviance, deviancyکج رفتاری
deviance, deviancy, invert, recrudescence, retroflection, retroflexionبرگشتگی
deviance, deviancyرفتار منحرف
ترجمه آنلاین
انحراف
مترادف
aberrance ، aberrancy ، aberration ، anomaly ، deviation ، discrepancy ، divergence ، irregularity ، noncomformity ، preternaturalness ، unnaturalness