detribalize
/ˌdiːˈtraɪbəlaɪz/

معنی

قبیله زدایی کردن یا شدن، بی قبیله کردن، از قبیله خود جدا شدن

دیکشنری

جدا کردن
فعل
detribalizeبی قبیله کردن
detribalizeاز قبیله خود جدا شدن

ترجمه آنلاین

عاریه زدایی کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.