(زیست شناسی) تقسیم سرنوشت ساز (تقسیم یاخته ها در تخم به طریقی که یاخته های تولید شده همگی مونث بوده و قدرت ایجاد جنین را نداشته باشند)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) رشد محدود، بالش کراندار (رشد ساقه که حد آن با پیدایش شکوفه تعیین می شود و همچنین رشد معین هر گیاه که در dna پیش بینی شده است)
[عمران و معماری] نامعین خارجی
بی نتیجه، نا معین، سیال، معلق، نا مشخص، پادر هوا سایر معانی: تعیین نشده، نامعلوم، مقرر نشده، مبهم [عمران و معماری] نامعین [برق و الکترونیک] نامعین [ریاضیات] مجهول، نامشخص، نامعین، مبهم، متغی ...
(جانورشناسی - تقسیم تخم به یکان های متعدد که هر کدام تبدیل به سازواره ی مستقلی می شوند) شکافش بی شمار
[ریاضیات] معادله ی سیاله
[ریاضیات] صورت مبهم، صورت نامعین
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.