detectable
معنی
یافتنی، قابل کشف
سایر معانی: یافتنی، قابل کشف
سایر معانی: یافتنی، قابل کشف
دیکشنری
قابل تشخیص است
صفت
detectable, scrutableقابل کشف
detectable, acquirable, traceableیافتنی
ترجمه آنلاین
قابل تشخیص
مترادف
appreciable ، discernible ، distinguishable ، evident ، measurable ، noticeable ، observable ، palpable ، perceivable ، visible