معنی

عمدی
سایر معانی: طرح، طراحی، طرح کردن طرح کردن، قصد کردن، تخصیص دادن، نقشه، زمینه، تدبیر، خیال، مقصود

دیکشنری

طراحی شده
صفت
deliberate, intentional, purposeful, premeditated, aforethought, designedعمدی

ترجمه آنلاین

طراحی شده است

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.