deserved
معنی
درخور، مستحق، سزاوار، عادلانه، به حق، به سزا
دیکشنری
سزاوار
فعل
deserve, meritاستحقاق داشتن
deserve, habilitateشایستگی داشتن
merit, deserve, be worthyسزاوار بودن
be worthy, deserve, be suitableسزیدن
deserveلایق بودن
ترجمه آنلاین
مستحق
مترادف
appropriate ، due ، earned ، equitable ، fit ، fitting ، just ، justified ، proper ، right ، rightful ، suitable ، warranted