descriptive
معنی
سایر معانی: (وابسته به علومی که با شرح و طبقه بندی سر و کار دارند) توصیفی، شناسا ساز، بازنمودین، کواشی، کواشگرانه، (دستور زبان) صفت توصیفی (واژه ی "big" در "a big tree" صفت توصیفی است)، روشن، مشروح، وصف کننده
[حسابداری] توصیفی
[بهداشت] توصیفی
[ریاضیات] تشریحی، توصیفی، ترسیمی
[آمار] توصیفی