dereliction
/ˌderəˈlɪkʃn̩/

معنی

رها سازی، ترک، خبط، فتور و سستی
سایر معانی: دورافکنی، دوراندازی، متروکه سازی، واهشتگی، ول شدگی، بی صاحبی، ویرانی، ترک شدگی، قصور، کوتاهی (در انجام وظیفه)، پرویش، مسامحه، ولنگاری، سست کاری، کوته کاری
[زمین شناسی] متروکه سازی عقب نشینی یا پس روی آب از دریا یا سایر توده های آب، به طوری که زمین به صورت خشک رها شود . مقایسه شود با : باقی مانده – بر جامانده .

دیکشنری

تعطیلات
اسم
derelictionفتور و سستی
crack, quit, stop, Turk, abandonment, derelictionترک
boner, mistake, blunder, gaffe, dereliction, errorخبط
triggering, emancipation, abandon, abandonment, dereliction, quitرها سازی

ترجمه آنلاین

مهجوریت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.