dereliction
معنی
رها سازی، ترک، خبط، فتور و سستی
سایر معانی: دورافکنی، دوراندازی، متروکه سازی، واهشتگی، ول شدگی، بی صاحبی، ویرانی، ترک شدگی، قصور، کوتاهی (در انجام وظیفه)، پرویش، مسامحه، ولنگاری، سست کاری، کوته کاری
[زمین شناسی] متروکه سازی عقب نشینی یا پس روی آب از دریا یا سایر توده های آب، به طوری که زمین به صورت خشک رها شود . مقایسه شود با : باقی مانده – بر جامانده .
سایر معانی: دورافکنی، دوراندازی، متروکه سازی، واهشتگی، ول شدگی، بی صاحبی، ویرانی، ترک شدگی، قصور، کوتاهی (در انجام وظیفه)، پرویش، مسامحه، ولنگاری، سست کاری، کوته کاری
[زمین شناسی] متروکه سازی عقب نشینی یا پس روی آب از دریا یا سایر توده های آب، به طوری که زمین به صورت خشک رها شود . مقایسه شود با : باقی مانده – بر جامانده .
دیکشنری
تعطیلات
اسم
derelictionفتور و سستی
crack, quit, stop, Turk, abandonment, derelictionترک
boner, mistake, blunder, gaffe, dereliction, errorخبط
triggering, emancipation, abandon, abandonment, dereliction, quitرها سازی
ترجمه آنلاین
مهجوریت