معنی

قلع و قمع
سایر معانی: بر انداختن

دیکشنری

تکه تکه کردن
اسم
eradication, deracination, supplantationقلع و قمع

ترجمه آنلاین

از بین بردن نژاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.