denotation
/ˌdiːnoʊˈteɪʃn̩/

معنی

تشخیص، علامت تفکیک، معنی و مفهوم
سایر معانی: (معنی مستقیم و اصلی واژه) معنی صریح (در مقایسه با معنی ضمنی: connotation)، آشکار چم، نشان، علامت، اشاره، مشخص سازی، حاکی بودن، چمداری، دلالت، (نادر) نام مشخص کننده، عنوان، شناسنام، تفکیک

ترجمه آنلاین

دلالت

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.