معنی

آزادکردن، نجات دادن، تحویل دادن، ایراد کردن(نطق وغیره)، رستگار کردن

دیکشنری

تحویل داده شده
فعل
deliver, hand over, surrender, renderتحویل دادن
release, franchise, free, assoil, deliver, easeازاد کردن
quote, deliverایراد کردن
deliverرستگار کردن

ترجمه آنلاین

تحویل داده شد

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.