delineated
/dəˈlɪniˌet/

معنی

(verb transitive) مشخص کردن، ترسیم نمودن، معین کردن

دیکشنری

تعریف شده است
فعل
delineateترسیم نمودن
determine, ascertain, define, specify, designate, delineateمعین کردن

ترجمه آنلاین

ترسیم شده است

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.