deform
معنی
سایر معانی: از ریخت انداختن، نادیس شدن یا کردن، دگر ریخت کردن یا شدن، معیوب کردن، بدریخت کردن یا شدن، بدشکل کردن یا شدن، دژدیس کردن یا شدن، دژ اندام کردن یا شدن
[سینما] اعوجاج
[عمران و معماری] تغیر شکل دادن
[کامپیوتر] تغییر شکل دادن - تغییر شکل سه بعدی تصویر بر روی مانیتور، به طوری که به هم پیچیده یا کشیده شود. برخی از برنامه ها امکان تغییر اشیاء را به طور محاوره ای ایجاد می کنند. بعضی از تغییر شکلها نیز با " فیلتر " انجام می شود که در نتیجه تصویر کج یا شکسته می شود.
[مهندسی گاز] تغییر شکل دادن
[نساجی] تغییر شکل دادن
[ریاضیات] تغییر شکل دادن، بدشکل شدن