decoction
/dɪˈkɑːkʃən/

معنی

جوشاندن، عصارهگیری
سایر معانی: جوشانده، فروجوشانده، پخت
[پلیمر] جوشاندن

دیکشنری

جوشاندن
اسم
extraction, decoction, distillationعصارهگیری
decoctionجوشاندن

ترجمه آنلاین

جوشانده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.