darling
معنی
محبوب، عزیز
سایر معانی: گرامی، نازنین، دلبند، جانان، جگرگوشه، ریکا، دوست داشته، نگار، یار، دلدار، آدم دوست داشتنی و خوب، (عامیانه) مامانی، قشنگ، (خطاب) عزیزم
سایر معانی: گرامی، نازنین، دلبند، جانان، جگرگوشه، ریکا، دوست داشته، نگار، یار، دلدار، آدم دوست داشتنی و خوب، (عامیانه) مامانی، قشنگ، (خطاب) عزیزم
دیکشنری
عزیز
صفت
dear, darling, preciousعزیز
popular, beloved, favorite, loved, cherished, darlingمحبوب
ترجمه آنلاین
عزیزم
مترادف
angel ، apple of one's eye ، baby ، beloved ، boyfriend ، dear ، dear one ، dearest ، dearie ، fair haired boy ، flame ، friend ، girlfriend ، heart's desire ، honeybunch ، lamb ، light of my life ، love ، lover ، one and only ، pet ، precious ، sugar ، sweetie ، treasure ، truelove