معنی

محبوب، عزیز
سایر معانی: گرامی، نازنین، دلبند، جانان، جگرگوشه، ریکا، دوست داشته، نگار، یار، دلدار، آدم دوست داشتنی و خوب، (عامیانه) مامانی، قشنگ، (خطاب) عزیزم

دیکشنری

عزیز
صفت
dear, darling, preciousعزیز
popular, beloved, favorite, loved, cherished, darlingمحبوب

ترجمه آنلاین

عزیزم

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.