معنی

خم، منحنی، چنبری
سایر معانی: کج,کجشده ,منحنی ,خمیده
[عمران و معماری] منحنی
[ریاضیات] منحنی، خمیده، منحنی شکل
[پلیمر] انحنادار

دیکشنری

منحنی
صفت
curved, bent, askew, crumpledمنحنی
bent, curved, humped, inclined, crooked, nutantخم
bandy, circular, curved, round, toricچنبری

ترجمه آنلاین

منحنی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.