cupr

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

پیشوند: مس

ترجمه آنلاین

مس

واژه‌های مشابه

cupra silk

[نساجی] ابریشم مصنوعی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cuprama

[نساجی] لیف مصنوعی کوپرآما(کوپرآمونیوم پولکی )

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cuprammonium

[نساجی] کوپرآمونیوم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cuprammonium staple fibre

[نساجی] استیپل کوپرآمونیوم - لیف کوتاه کوپرآمونیوم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cuprasil

[نساجی] نام تجاری الیاف کوپرآمونیوم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cupreous

مسی سایر معانی: مس دار، مسین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cupresa

[نساجی] لیف مصنوعی کوپرسا (کوپرآمونیوم رشته ای )

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cupressinocladus pseudoxpansum

[زمین شناسی] از سنگواره گیاهی (گروه مخروطیان) غالباً این گونه دارای شاخه هایی با انشعابات مکرر ومنظمی در یک سطح است ودارای دو نوع انشعاب است. شاخه های فرعی انتهایی با رشد محدود وشاخه اصلی با ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cupriferous

مس دار، مس زا، مسین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cuprocopiapite

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu Fe3+4(SO4)6(OH)2•20(H2O)

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش