معنی

دو شاخه، چوب زیر بغل، عصای زیر بغل، چوب پا، محل انشعاب شاخه از بدنه درخت، دو قاچ جلو و عقب، دوشاخه زیر چیزی گذاشتن، با چوب زیر بغل راه رفتن
سایر معانی: (برای پا شکسته ها و غیره) چوب زیر بغل، لمچوب (چوبی که بر آن می لمند یا تکیه می کنند)، چوبدستی، تکیه گاه، پناه، پشت و پناه، ملجا، هر چیز شبیه به چوب زیر بغل یا لمچوب، لمچوب مانند، (قدیمی - بدن انسان) کشاله، کشال، محل اتصال دو ران، محل انشعاب بدن انسان چون زیر بغل ومیان دوران، هر عضو یا چیزی که کمک ونگهدار چیزی باشد، دوقاچ جلو وعقب زین

دیکشنری

اره
اسم
crutchچوب زیر بغل
plug, crotch, crutch, diapason, pitchfork, forkدو شاخه
stilt, crutch, staddleعصای زیر بغل
crutch, stiltچوب پا
crutchمحل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crutchدو قاچ جلو و عقب
فعل
crutchدوشاخه زیر چیزی گذاشتن
crutchبا چوب زیر بغل راه رفتن

ترجمه آنلاین

چوب زیر بغل

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.