معنی

نهر
سایر معانی: فرکند، ارغاب، مادی، (انگلیس) خور، شاخابه، آبنای، خلیج کوچک
[عمران و معماری] جویبار - آبراهه - آبنای - جویبار ساحلی
[زمین شناسی] نهر، جویبار، آبنای، جویبار ساحلی
[آب و خاک] نهر، جویبار

دیکشنری

نهر
اسم
creek, stream, raceway, dyke, arroyo, dikeنهر

ترجمه آنلاین

نهر

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.