craven
معنی
خردل، خردل، ضعیف النفس، شکست خورده، ترسو و پست
سایر معانی: نامردانه، بزدلانه، عاجزانه، زبون و ترسو، پست و بی دل و جرات، آدم بزدل یا نامرد، ادم ترسو وپست
سایر معانی: نامردانه، بزدلانه، عاجزانه، زبون و ترسو، پست و بی دل و جرات، آدم بزدل یا نامرد، ادم ترسو وپست
ترجمه آنلاین
هوس کرده
مترادف
chicken ، cowardly ، dastardly ، fearful ، gutless ، lily livered ، mean spirited ، poltroonish ، pusillanimous ، scared ، timorous ، weak kneed ، wimpish ، wimpy ، wussy ، yellow ، yellow bellied