crankshaft
/ˈkræŋkˌʃæft/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

میل لنگ
سایر معانی: (مکانیک - اتومبیل) میل لنگ، میله لنگ
[نساجی] میل لنگ

دیکشنری

میل لنگ
اسم
crankshaft, crankshaft, crank, drive shaftمیل لنگ

ترجمه آنلاین

میل لنگ

واژه‌های مشابه

crankshaft

میل‌لنگ [قطعات و اجزای خودرو] محور اصلی موتورهای درون‌سوز که دارای یک یا چند لَنگ است و حرکت رفت‌وبرگشت پیستون‌ها را به حرکت چرخشی تبدیل می‌کند ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crankshaft counterbalance

وزنۀ تعادل میل‌لنگ [قطعات و اجزای خودرو] هریک از وزنه‌های متصل به میل‌لنگ که سبب تعادل دینامیکی مجموعۀ میل‌لنگ و پیستون می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crankshaft journal

یاتاقان‌گرد میل‌لنگ [قطعات و اجزای خودرو] یاتاقان‌گردی که بر روی محور اصلی قرار دارد و در یاتاقان ثابت میل‌لنگ می‌چرخد ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crankshaft seal

کاسه‌نمد میل‌لنگ [قطعات و اجزای خودرو] قطعه‌ای نفوذ‌ناپذیر برای جلوگیری از نشت روغن از اطراف میل‌لنگ

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crankshaft-end bearing

یاتاقان متحرک میل‌لنگ [قطعات و اجزای خودرو] یاتاقان دوتکه‌ای که بر روی انگشتی میل‌لنگ و داخل سر بزرگ دسته‌پیستون قرار دارد ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

stroked crankshaft

میل‌لنگ بیش‌دامنه [قطعات و اجزای خودرو] میل‌لنگی که به‌دلیل بزرگ‌تر بودن بازوی لَنگ باعث افزایش دامنۀ جابه‌جایی پیستون در سیلندر می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش