countrified
/ˈkʌntrɪfaɪd/

معنی

روستایی، روستا صفت
سایر معانی: (رفتار و ریخت) دهاتی، کشاورز مانند، کشاورزی

دیکشنری

فریب خورده
صفت
rural, village, rustic, peasant, country, countrifiedروستایی
countrifiedروستا صفت

ترجمه آنلاین

کشوری

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.