counterpoint
معنی
نقطه مقابل، صنعت ترکیب الحان، اهنگ دم گیر یا جفت
سایر معانی: (موسیقی) کنترپوان، کانتر پوینت (آمیختن دو یا چند آهنگ با تاکید بر ملودی)، این نوع موسیقی
[سینما] هماهنگی - نقطه متقابل (کنترپوئن )
سایر معانی: (موسیقی) کنترپوان، کانتر پوینت (آمیختن دو یا چند آهنگ با تاکید بر ملودی)، این نوع موسیقی
[سینما] هماهنگی - نقطه متقابل (کنترپوئن )
ترجمه آنلاین
نقطه مقابل