counterpoint
/ˈkaʊntərˈpɔɪnt/

معنی

نقطه مقابل، صنعت ترکیب الحان، اهنگ دم گیر یا جفت
سایر معانی: (موسیقی) کنترپوان، کانتر پوینت (آمیختن دو یا چند آهنگ با تاکید بر ملودی)، این نوع موسیقی
[سینما] هماهنگی - نقطه متقابل (کنترپوئن )

ترجمه آنلاین

نقطه مقابل

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.