corridor
معنی
راهرو، دالان، دهلیز، راه سرپوشیده
سایر معانی: کریدور، سرسرا، (باریکه ی زمین یا راه از میان کشور خارجی یا ناحیه) نواره
[عمران و معماری] راهرو - دالان
[زمین شناسی] راهرو، دالان
سایر معانی: کریدور، سرسرا، (باریکه ی زمین یا راه از میان کشور خارجی یا ناحیه) نواره
[عمران و معماری] راهرو - دالان
[زمین شناسی] راهرو، دالان
دیکشنری
راهرو
اسم
corridor, hall, aisle, doorway, passage, lobbyراهرو
corridor, porch, hall, lobbyدالان
corridor, vestibuleدهلیز
corridorراه سرپوشیده
ترجمه آنلاین
راهرو
مترادف
aisle ، couloir ، entrance hall ، entranceway ، foyer ، hall ، ingress ، lobby ، passage ، passageway