معنی

غول، جای اسب و گله، اغل، حصار درست کردن، احاطه کردن
سایر معانی: طویله، اصطبل (بی طاق)، حصار، کمرا، ستورگاه، در طویله یا ستورگاه نگهداشتن، به درون حصار راندن، جا کردن، (امریکا - خودمانی) به چنگ آوردن، گیر آوردن، تصرف کردن، موضع دفاعی (که با پهلوی هم قرار دادن دلیجان ها به صورت دایره ایجاد می شد)، گیرانداختن، محاصره کردن، گرفتار کردن، (چارپایان را) گردآوری و در یک جا جمع کردن، قرار دادن دلیجان ها به صورت دایره (برای پدافند)، دفاعی که از واگون وعرابه میسازند

دیکشنری

مرجانی
اسم
corralجای اسب و گله
giant, ogre, colossus, ghoul, Gargantua, corralغول
pen, corral, cote, cratch, home range, kraalاغل
فعل
hem, corral, encompass, beset, ring, environاحاطه کردن
corralحصار درست کردن

ترجمه آنلاین

گلدان

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.