coquet
معنی
لوند، عشوه گر، طنازی کردن
سایر معانی: لاس زدن، لوندی کردن، عشوه گری کردن، (در مورد پیشنهاد و تصمیم و غیره) سرسری گرفتن، به دفع الوقت گذراندن، فس فس کردن، طناز، لاسی
سایر معانی: لاس زدن، لوندی کردن، عشوه گری کردن، (در مورد پیشنهاد و تصمیم و غیره) سرسری گرفتن، به دفع الوقت گذراندن، فس فس کردن، طناز، لاسی
دیکشنری
کوکتی
اسم
coquet, coquetteلوند
coquet, coquetteعشوه گر
فعل
coquet, flirt, teaseطنازی کردن
ترجمه آنلاین
عشوه گری
مترادف
dally ، flirt ، fool ، gold dig ، lead on ، make eyes at ، operate ، philander ، string along ، titillate ، toy ، trifle ، vamp ، wanton ، wink at