معنی
سایر معانی: (با: with) از پس (چیزی یا کسی) برآمدن، از عهده برآمدن، حریف شدن، چیره شدن، جوابگو بودن، تحمل کردن، ساختن (با وضع و غیره)، (قدیمی - با: with) پرداختن (به کاری)، روبررو شدن با، سر و کار داشتن با، ردا، جامه ی بلند و گشاد کشیشان، جبه، پرده، سایبان، آسمانه، اتاق، رجوع شود به: coping، (معماری) روی هم قرار دادن، (با هم) جور کردن، هره بندی کردن، برامدن
[عمران و معماری] کتیبه - کتیبه گذاشتن