cop out
معنی
(خودمانی) 1- (نزد پلیس) اعتراف کردن (و دیگری را لو دادن) 2- قول شکنی کردن، زه زدن، شانه خالی کردن، (به وعده) وفا نکردن 3-تسلیم شدن یا کردن، ول کردن، دست کشیدن، لنگ انداختن، قول شکنی، خلف وعده، عهد شکنی، لنگ اندازی، جا زدن، اقرار به جرم (ولو دادن دیگری)
دیکشنری
کپی کردن
ترجمه آنلاین
پلیس بیرون
مترادف
back down ، back off ، back out ، backpedal ، desert ، dodge ، excuse ، give the slip ، have alibi ، rationalize ، renege ، renounce ، revoke ، skip ، use pretext ، welsh ، withdraw