convulsive
/kənˈvəlsɪv/

معنی

تکان دهنده، متشنج، شنج اور، مختلج
سایر معانی: تشنجی، تنجشی، ترنجشی، حمله ای، تشنج آور، ترنجش انگیز، پرترنجش

دیکشنری

متلاطم
صفت
shocking, stirring, convulsive, world-shakingتکان دهنده
nervous, convulsiveمتشنج
convulsiveشنج اور
convulsive, thrillingمختلج

ترجمه آنلاین

تشنجی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.