controversial
معنی
جدلی، مباحثهای، هم ستیزگرانه، جدال امیز، هم ستیز، هم ستیزگر
سایر معانی: بحث آفرین، مشاجره انگیز، بحث انگیز، مورد بحث، جدل آمیز
[حسابداری] بحث انگیز
سایر معانی: بحث آفرین، مشاجره انگیز، بحث انگیز، مورد بحث، جدل آمیز
[حسابداری] بحث انگیز
دیکشنری
بحث برانگیز
صفت
polemical, dialectical, dialectic, polemic, controversial, argumentativeجدلی
controversial, eristicمباحثهای
controversialهم ستیزگرانه
controversialجدال امیز
controversialهم ستیز
controversialهم ستیزگر
ترجمه آنلاین
بحث برانگیز
مترادف
arguable ، argumentative ، contended ، contentious ، contestable ، controvertible ، debateable ، disputable ، disputatious ، disputed ، doubtable ، doubtful ، dubious ، dubitable ، in dispute ، litigious ، moot ، open to discussion ، open to question ، polemical ، questionable ، suspect ، uncertain ، under discussion