contradictoriness
/kɔntrədɪktərɪnəs/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

تناقض، مغایرت
سایر معانی: تناق­

دیکشنری

تناقض
اسم
contradiction, inconsistency, incoherence, inconsistence, repugnance, contradictorinessتناقض
disagreement, conflict, contradiction, variance, otherness, contradictorinessمغایرت

ترجمه آنلاین

تناقض

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش