معنی

برضد
سایر معانی: براندازگر (به ویژه شورشیانی که در سال های 1980-90 علیه دولت چپی نیکاراگوا می جنگیدند)، کنترا، پیشوند:، مخالف، علیه، پاد، مقابل [contradict]، برضد,رای مخالف ,برعلیه

دیکشنری

مخالف
حرف اضافه
against, versus, contra, athwartبرضد

ترجمه آنلاین

برعکس

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.