contented
/kənˈtentəd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

قانع، راضی، خرسند، اقناع شده، سیر، خوشنود,قانع ,راضی

دیکشنری

دلسوز
فعل
satisfy, sate, assure, contentراضی کردن
convince, satisfy, comply, contentقانع کردن
content, gladden, satisfyخرسند کردن

ترجمه آنلاین

راضی

مترادف

at peace ، cheerful ، comfortable ، complacent ، content ، glad ، gratified ، pleased ، satisfied ، serene ، thankful

متضاد

depress ، discontent ، discontented ، dissatisfied ، disturbed ، unhappy ، unsatisfied ، upset

واژه‌های مشابه

discontented

ناخشنود، ناراضی، ناخرسند، ناخوشنود

دیکشنری انگلیسی به فارسی

discontentedly

ازروی نارضایتی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

discontentedness

نارضایتی، ناخوشنودی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش