contemplate
/ˈkɑːntəmˌplet/

معنی

دیدن، تفکر کردن، اندیشیدن، در نظر داشتن
سایر معانی: (مذهبی و عرفانی) تفکر و عبادت کردن، در بحر تفکر فرو رفتن، تعمق و تفکر کردن، سگالیدن، اندرنگری کردن، ژرف اندیشی کردن، قصد داشتن
[حقوق] در نظر داشتن، قصد داشتن، پیش بینی کردن

دیکشنری

اندیشیدن
فعل
think, contemplate, speculate, excogitate, hatchاندیشیدن
meditate, contemplate, consider, ponder, chew, imagineتفکر کردن
contemplate, envisage, purposeدر نظر داشتن
see, view, sight, vision, look, contemplateدیدن

ترجمه آنلاین

تامل کند

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.