consequential
معنی
مهم، نتیجهای، دارای اهمیت
سایر معانی: پی آیندی، منتجه، استنتاجی، استنباطی، پر اهمیت، کرامند، دارای عواقب، پربرایند
سایر معانی: پی آیندی، منتجه، استنتاجی، استنباطی، پر اهمیت، کرامند، دارای عواقب، پربرایند
دیکشنری
نتیجه گیری
صفت
important, significant, main, great, serious, consequentialمهم
consequentialدارای اهمیت
consequential, consecutiveنتیجهای