consanguine
معنی
هم خون، از یک صلب، صلبی
سایر معانی: consanguinous : هم خون
سایر معانی: consanguinous : هم خون
دیکشنری
همجنس گرایی
صفت
consanguine, full-bloodهم خون
consanguineاز یک صلب
consanguine, spinalصلبی
ترجمه آنلاین
خویشاوندی