conjuncture
معنی
اتصال، اقتران
سایر معانی: (نادر) جفت شدگی، اتحاد، همزمانی، با هم روی دادن، ملاقات تصادفی
سایر معانی: (نادر) جفت شدگی، اتحاد، همزمانی، با هم روی دادن، ملاقات تصادفی
دیکشنری
موقت
اسم
conjunction, conjuncture, coincidenceاقتران
connection, connector, connectivity, junction, linkage, conjunctureاتصال
ترجمه آنلاین
کنیونکچر