confiscation
/ˌkɑːnfəˈskeɪʃn̩/

معنی

مصادره، ضبط، غصب، مصادره یا ضبط
سایر معانی: مصادره یا ضبط

دیکشنری

مصادره
اسم
confiscation, expropriation, seizure, sequestration, impressmentمصادره
recording, record, confiscation, file, storage, sequestrationضبط
usurpation, confiscation, seizure, expropriation, deforcement, detinueغصب
confiscationمصادره یا ضبط

ترجمه آنلاین

مصادره

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.