confining bed
معنی
[عمران و معماری] لایه فشارزا - پوش سنگ - سقف سفره محصور
[زمین شناسی] طبقه محصور کننده لایه محصور کننده؛ توده ای از مواد نفوذ ناپذیر یا با نفوذپذیری بوضوح کمتر که بطور چینه شناسی در مجاورت یک یا چند آبخوان قرار دارند. مقایسه شود با: آکی تارد،آکی فیوژ،آکی کلود.
[آب و خاک] بستر محدود
[زمین شناسی] طبقه محصور کننده لایه محصور کننده؛ توده ای از مواد نفوذ ناپذیر یا با نفوذپذیری بوضوح کمتر که بطور چینه شناسی در مجاورت یک یا چند آبخوان قرار دارند. مقایسه شود با: آکی تارد،آکی فیوژ،آکی کلود.
[آب و خاک] بستر محدود
ترجمه آنلاین
تخت محدود