condescending
معنی
مهربان، نوازش کننده
سایر معانی: برتری آمیز، افاده آمیز، خود پسندانه، گنددماغ دار، فروتن
سایر معانی: برتری آمیز، افاده آمیز، خود پسندانه، گنددماغ دار، فروتن
دیکشنری
متاسفانه
صفت
kind, merciful, gentle, compassionate, friendly, condescendingمهربان
condescendingنوازش کننده
ترجمه آنلاین
متواضعانه
مترادف
arrogant ، complaisant ، disdainful ، egotistic ، la dee da ، lofty ، patronizing ، snobbish ، snooty ، snotty ، supercilious ، superior ، uppish ، uppity