اتفاق دولت بزرگ اروپانسبت به مسائل سیاسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حذف همزمان [شیمی] نوعی حذف که اغلب با شکست و تشکیل همزمان پیوندها انجام میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
واکنش همزمان [شیمی] واکنشی که در آن شکسته شدن و تشکیل پیوند همزمان صورت میگیرد
ارغنون دستی سایر معانی: (موسیقی) کنسرتینا (سازی مانند اکاردئون ولی ساده تر از آن)
(موسیقی)، کنسرت کوچک (که معمولا یک ((مومان)) دارد)، قطعه تصنیف کوچک
(موسیقی) تکنوازی کردن (در کنسرت ها)، (با دسته ی کنسرت) به سفر نمایشی رفتن
(موسیقی) سرنوازنده (رهبر دسته ی اول ویولن نوازان ارکستر سمفونی که تکنوازی های ویولن را به عهده داشته و گاهی نقش معاون رهبر ارکستر را نیز دارد) (concertmeister هم می نویسند)، رهبر نوازندگان و ...
(موسیقی) کنسرت بزرگ (قطعه ی دارای معدودی تکنواز به همراهی ارکستر کامل)
از نزدیک، از فاصله ی کم، در آمادگی کامل، حاضر و آماده
کنسرت مجلسی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.