compeer
معنی
همراه، قرین، هم دوش، هم رتبه بودن با
سایر معانی: همرتبه، هم درجه، همپایه، هم شان، همتراز
سایر معانی: همرتبه، هم درجه، همپایه، هم شان، همتراز
دیکشنری
رقابت کن
اسم
compeerهم دوش
correlate, doublet, cobber, compeer, counterpart, tallyقرین
escort, attendant, concomitant, comrade, compeer, participantهمراه
فعل
compeerهم رتبه بودن با
ترجمه آنلاین
رقیب