comestible
/kəˈmestəbl̩/

معنی

خوراکی، خوردنی، قابل خوردن
سایر معانی: (نادر) خوراکی، خوراکی درجمع

دیکشنری

خوراکی
اسم
food, meal, comestible, chowخوراکی
food, esculent, comestibleخوردنی
صفت
comestibleقابل خوردن

ترجمه آنلاین

خوراکی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.