come clean
معنی
(امریکا ـ خودمانی) اذعان کردن، اقرار کردن، راست گفتن
ترجمه آنلاین
تمیز بیا
مترادف
acknowledge information ، admit ، confess ، confess all ، explain ، implicate oneself ، incriminate oneself ، make clean breast ، own up ، reveal ، spill