colored
معنی
سیاه پوست، رنگی، رنگین، ملون، نژادهای غیر سفید پوست
سایر معانی: رنگدار، رنگارنگ، دارای رنگ بخصوص، دگرگون شده (از راه غلو کردن یا دستکاری یا تلقین و غیره)، (افریقای جنوبی - معمولا c بزرگ) دورگه (از نژاد سیاه و سفید)، رنگین پوست، غیر سفید پوست
[نساجی] رنگی - رنگین - ملون - رنگ شده
سایر معانی: رنگدار، رنگارنگ، دارای رنگ بخصوص، دگرگون شده (از راه غلو کردن یا دستکاری یا تلقین و غیره)، (افریقای جنوبی - معمولا c بزرگ) دورگه (از نژاد سیاه و سفید)، رنگین پوست، غیر سفید پوست
[نساجی] رنگی - رنگین - ملون - رنگ شده
دیکشنری
رنگی
اسم
Negro, nigger, boogie, blacky, blackamoor, Ethiopسیاه پوست
صفت
colored, chromatic, hued, colouredرنگی
colored, colouredرنگین
colored, colouredملون
colored, colouredنژادهای غیر سفید پوست
ترجمه آنلاین
رنگی